يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۰۳ ق.ظ
به اسلام کافر می شوم اگر آیینی نشانم دهید که بهتر از اسلام به من بگوید: از کجا آمده ام؟ اینجا چه می کنم و چه باید بکنم؟ به کجا می روم؟
۹
۱
۹۳/۰۶/۲۳
حامد افراسیاب
پاسخ:
سلام برادر خوبم. چیزی که میگی رو درک میکنم. چون خودم هنوز یه خرده جوونم. بدبختانه تو این زمونه حروم آسون شده و حلال مشکل.
اونایی که ضمیرشون آلوده و ناپاکه بازارشون گرمه و عیششون به راه. و البته به قول قرآن "ان ربک لبالمرصاد".
اما اونایی که مثل شما پاکی در وجودشون هست عذاب میکشن. از یه طرف گناه وسوسه میکنه. از طرف دیگه دلشون با گناه نیست. اصلاً گناه براشون زهر مار میشه. از گناه یک لذت میبرن اما هزار هزار عذاب میکشن از پشیمونی، از شرم در درگاه خدا، از خجالت از اهل بیت.
منم کم و بیش این حال رو تجربه کردم. یادمه وسوسه میشدم که امروز دیگه باید از لاکم بیام بیرون و با یه دختر حرف بزنم. اما وقتی میخواستم تکبیرت الاحرام نماز رو بگم تموم وجودم میلرزید. نمیتونستم هم تصمیم گناه داشته باشم و هم با خدا حرف بزنم. آخرش هم از تصمیم گناه برمیگشتم و نمازم رو شروع میکردم. چون زندگی بی نماز برام پوچ و بی معنی بود.
باید به خدا پناه برد. قرآن زیاد خوند. به دامن اهل بیت دست انداخت. مطالب مذهبی زیاد خوند. به خصوص زندگی نامه و احوالات اولیاء خدا رو. و از هر فرصتی برای زیارت استفاده کرد.
یا علی برادر. تو نمازات برام دعا کن. همه برای هم دعا کنیم. خدا نجاتمون بده.
پاسخ:
سلام برادر خوبم. به نظرم صفحه کلید لپ تاپ شما مشکل داره. یا شایدم یه جای دیگه مشکل داره؟!
پاسخ:
سلام دوست خوب من. راست گفتی به خدا. زمونه بدی شده. خیلی خیلی بد. چی بگم که دلم مثل تو خونه. اما برادر خوبم نا امید نباش. درسته زمونه بد شده اما هر چی بخوای خدا خوبه. برگرد، به خودش قسم با آغوش باز بغلت میکنه. دست ما رو هم بگیر. یا علی برادر.
پاسخ:
اگه جواب بدم که ملت میفهمن در مورد چی نوشته بودی.
ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را.
راستش من با اون قسمت حرفات موافق نیستم.
پاسخ:
سلام برادر خوب من. حق با شماست. صد در صد. به قول شما پدر مادرهای ما همه زود ازدواج کردن اما نوبت ما که شد همه چی یادشون رفت. بعضی از پدرها اگه واسه دختر 25 سالشون خواستگار بیاد عصبانی میشن. میگن دختر من باید درس بخونه مهندس بشه. اما همون پدرها اگه بفهمن دخترشون با یکی دوست شده کمتر عصبانی میشن یا شاید هم اصلاً عصبانی نشن. خیلی از این چیزها حرص میخورم اما بعدش به خودم میگم جهنم خدا هم باید یه جوری پر بشه دیگه. البته دخترها هم بندگان خدا به این وضع راضی نیستن. اونا هم مثل پسرها قربانی خودخواهی نسل قبلی شدند.
برادر خوب من. سن من چند سالی از شما بیشتره و ازدواج کردم. اما فکر نکن که مشکلاتم حل شده. به خدا زندگیم خیلی سخت تر شده. اگه قبل از ازدواج فقط مشکل جنسی بود الان مشکلات سنگینتری دارم که تا وقتی ازدواج نکنی درک نمیکنی.
وقتی بچه بودم و آدمهای بد رو میدیدم یا سرگذشتشون رو میخوندم به شدت تعجب میکردم که چرا این آدمها خوب بودن به این خوبی رو ول کردند و رفتند بد شدند. اما هرچی که بزرگتر شدم فهمیدم خوب بودن خیلی سخته. هرچی بزرگتر شدم با تمام وجود درک کردم که امتحان خدا داره سخت و سخت تر میشه و این منم که باید مرتب ظرفیتم را زیاد کنم و قویتر بشم. به نظرم زندگی شبیه بازیهای کامپیوتریه. هر مرحله رو که رد کنی مرحله بعد سخت تر میشه. اگه بخوای به مراحل سخت نرسی باید همون اول ببازی و تا آخر عمرت تو همون مرحله بازی کنی. اما اگه قوی بودی و خودت رو نباختی باید منتظر امتحانات سخت تر باشی و البته پاداشهای بزرگتر از طرف خدا. تو این دنیا یا تو آخرت هر جایی که خودش صلاح بدونه.
به زندگی حضرت یوسف، ابن سیرین یا شیخ رجبعلی خیاط نگاه کن. ببین به خاطر تقوی خدا چه خیرات و برکاتی بهشون داد. اما اگه امروز در مقابل نامحرم مقاومت نکنی فردا هم مثل امروزی. حرام میخوری و . . . . مثل خیلی های دیگه که با این که زن هم دارند دنبال زنهای دیگه هستند.
قرآن زیاد بخون. دعا زیاد بخون (البته با درک معانی). تا میتونی برو بغل خدا و خودت رو بهش بچسبون. سرگذشت و احوالات اولیا خدا رو بخون. موعظه زیاد گوش کن. تا بتونی خودت رو نگه داری.
باور کن این دی وی دی آیت الله مجتهدی که به دانشجوها میدم حداقل روزی یکی دو ساعت گوش میکنم. تمام مسیر رفت و برگشت با ماشین یا سخنرانی آقای مجتهدیه یا رادیو معارف و رادیو قرآن. اگه این کار رو نکنم که شیطون منو با خودش میبره. دیروز که زندگی خیلی بهم فشار آورد این دعا رو حفظ کردم تا آرومم کنه. یه بخشی از دعای فوق العاده زیبای مشلوله. فرصت کردی کلش رو از مفاتیح بخون. حالت رو عوض میکنه:
یَا جَارِیَ اللَّصِیقَ یَا
رُکْنِیَ الْوَثِیقَ یَا إِلَهِی بِالتَّحْقِیقِ یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتِیقِ
یَا شَفِیقُ یَا رَفِیقُ فُکَّنِی مِنْ حَلَقِ الْمَضِیقِ وَ اصْرِفْ عَنِّی کُلَّ
هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضِیقٍ وَ اکْفِنِی شَرَّ مَا لا أُطِیقُ وَ أَعِنِّی عَلَى مَا
أُطِیقُ
اى همسایه همراه من،
اى تکیه گاه محکم، اى به حقیقت خداى من، اى پروردگار خانه کعبه، اى مهربان اى دوست، رهایم کن از
بند تنگناها، و هر غم و اندوه و تنگى را از من برگردان و شرّ آنچه را تاب نیاورم از من دور ساز و بر آنچه میتوانم
یاریم ده.
پاسخ:
ای بابا. چرا به خودت میگیری؟ شما هر چی باشی از من بهتری. به هیچ وجه چیزی که برداشت کردی در ذهنم نبود. ضمناً ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناهه. هر گناهی کرده باشی از ناامیدی بزرگتر نیست.
پاسخ:
بسیار جالب بود. ممنون.
پاسخ:
سلام دوست من. راضی باش به رضای خدا و یک زندگی تازه رو آغاز کن. اگر خدا خواست زنده باشی زندگی رو دوست داشته باش و اگر خواست بمیری مرگ رو دوست داشته باش. به نظرم با این حرفها قصدت سر کار گذاشتن من باشه. اگر نیست بیا حضوری صحبت کنیم.
پاسخ:
گناه شما هر چی بزرگ باشه از عفو و بخشش خدا بزرگتر نیست. بهم سر بزن. نمیخواد بهم چیزی بگی یا درد دل کنی. فقط یه کتاب بهت امانت میدم که گره مشکلت رو وا کنه.البته باید زود بهم برگردونی. چون مال خودم نیست. دستم امانته. همین الان گذاشتم تو کیفم. شنبه بعد از ظهر بیا اتاقم. منتظرتم.
پاسخ:
دیر وقته برادر. چشام خوب نمیبینه. دسته ای سانسور میکنم.
پاسخ:
سلام برادر. چرا ازدواج نمیکنی؟
پاسخ:
خوب مشکل اخلاقیت رو حل کن. برو دنبال کار. توقعت رو از ازدواج کم کن و خودت رو نجات بده.
پاسخ:
این همه کار پسر خوب. جوینده یابنده است. این همه جوون که کار میکنند شاخ دارند که شما نداری. به خدا تو آشناهای ما دو تا برادر هستند که از بچگی کسی روشون حساب نمیکرد بس که کج و ماوج بودند. یه بابای معتاد و آویزون هم دارند. همه فکر میکردند اینا از گشنگی میمیرن. جفتشون از عملگی و کمتر از عملگی شروع کردند حالا که بیست و پنج سالشون هم نشده هر دوتاشون کار آبرومند دارند. زن گرفتند اونم چه زنایی. نگو از اونا کمتری که . . . .
پاسخ:
سلام برادر خوبم. خدا رو شکر. راستش من خودم سر این موضوع خیلی دردسر کشیدم. یه سر به نهاد رهبری بزن اونا یه دیتابیس کوچولو دارند. شاید هم بتونن بیشتر راهنمایی کنند. من هم با تمام توانم مثل یه برادر در کنارتم. هر کمکی که ازم بر بیاد. فقط منو بی خبر نذار.
پاسخ:
ممنون از لینک خوبت برادر.
پاسخ:
سلام داداش گلم. در انجیل و توراتی که در زمان پیامبر وجود داشته نشانه های دقیقی از پیامبر ذکر شده طوری که عالمان مسیحی و یهودی که با تورات و انجیل آشنا بودند پیامبر رو شناختند. برخی ایمان آوردند و برخی هم به خاطر دنیاطلبی و . . . زیر بار نرفتند. حتی اگر یادت باشه در زمان همراهی پیامبر با یک کاروان تجاری یکی از علمای مسیحی پیامبر رو که در سن کودکی بود از روی نشانه ها شناخت. در قرآن به عنوان مثال آیه 146 سوره بقره به این نکته اشاره داره:
الَّذِینَ
آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ
وَ إِنَّ فَرِیقاً مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ
ترجمه: آنها که کتابشان داده ایم، او را
(محمد صلّى الله علیه وآله را طبق معرفى کامل تورات و انجیل) همان گونه میشناسند که پسران خود را، ولى گروهى از آنان با
این که حق را میدانند آن را کتمان میکنند
پاسخ:
بله. به کس دیگه ای نمیتونه اشاره داشته بشه.
پاسخ:
خوب منظورت رو درک نکردم. ممنون میشم سؤال رو واضحتر بپرسی؟
پاسخ:
انشا الله که این نیز بگذرد و فردا سربلند باشی.
پاسخ:
سلام برادر. واقعاً تو این لحظات شاید بشه کمی و فقط کمی حال قیامت رو درک کرد.
پاسخ:
سلام برادر خوبم. شما لطف دارید. غنیمت شما جوونهای پاک و نورانی هستید که دیدن شما به آدم انگیزه تلاش میده. بنده هم یکی از مخلوقات گناهکار خدا هستم که به دعای شما محتاجم. یا علی.
پاسخ:
سلام برادر. من کلاً سیاسی نیستم و خودم رو از هیچ جناحی نمیدونم. سعی میکنم از نظر سیاسی آگاه باشم اما وابسته به هیچ جناحی نباشم و از فعالیتهای سیاسی هم پرهیز میکنم. ضمنا سعی میکنم سیاستم عین دیانتم باشه.
پاسخ:
ما پیرو ولایتیم برادر.
پاسخ:
سلام به جوونهای پاک، روشن و مؤمنی مثل شما. جز تحسین کلامی برای گفتن ندارم.
پاسخ:
سلام بر برادر خوبم و ممنون از نظر قشنگت. قابلی نداشت خدا رو شکر که پسندیدی.
پاسخ:
سلام. زیبا بود. اما لینک اول و آخر یکی بود.
پاسخ:
خدا ببخشه برادر. ممنون.
پاسخ:
سلام. بسیار زیبا بود. ممنون.
پاسخ:
سلام خواهر خوبم. بحثی که مطرح کردی کاملاً منطقی و به جاست. راستش من از این مشکل خبر نداشتم چون خودم در شرایطش قرار نگرفته بودم. به همین خاطر باید از شما بینهایت تشکر کنم که این مطلب رو بهم انتقال دادی. حالا که مشکل رو فهمیدم باید با کمک دوستان دانشگاهی یه راه حل براش پیدا کنم. شما و دوستانتون هم همفکری کنید اگر راهی به نظرتون رسید به من بگید تا برم دنبال عملی کردنش انشا الله.
خدا رو شکر میکنم که جوونهای خوبی مثل شما در این دانشگاه داریم. از خدا میخوام توفیق خدمت صادقانه به شما رو داشته باشم.
پاسخ:
سلام. عالی عالی عالی. ممنون.
پاسخ:
هر کس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمن بیدار می شود.
پاسخ:
راه شهدا را بی رهرو نگذاریم. یا علی.
پاسخ:
سلام. قابل توجه خودمون.
پاسخ:
سلام. بسیار زیبا بود.
پاسخ:
سلام دوباره. و تشکر دوباره. البته نکته دیگه ای که جای تأمل داره اینه که حضرت موسی و حضرت عیسی ادعای خاتم انبیا بودن رو نداشتند. حال سؤالی که باید از یهودی و مسیحی پرسید اینه که بعد از پیامبر اونها چه اتفاقی برای سلسله انبیا افتاده. آیا پیامبر دیگه ای نیومده یا نخواهد اومد؟